بوطیقای روایت در داستانهای کوتاه هوشنگ گلشیری براساس نظریه تزوتان تودوروف

thesis
abstract

ساختارگرایی رویکردی نوین در مطالعهی ادبیات است. یکی از مباحث مورد توجه محققان روایتشناسی ساختارگرا، یافتن دستور زبان داستان است؛ یعنی قانونمندیها و قواعدی که بر قصهها و داستانها حاکم است. به دلیل آنکه قصههای عامیانه،ساختار نسبتاً سادهای دارند، میتوان قواعد حاکم بر آنها را شناسایی و طبقهبندی کرد. از آنجا که ساختارگرایی در ادبیات، ازخود نظام ادبیات به عنوان مرجع بیرونی آثاری که بررسی میکند، استفاده میکند، جایگاه ارزشمندی در مطالعات ادبی دارد. علاوه بر آن داستاننویسی در دهههای اخیر شاهد تحوّلات شگرفی بوده است و نویسندگانی تجربهگرا پا به عرصه نهادهاند. یکی از این نویسندگان هوشنگ گلشیری است که وی را بعد از صادق هدایت تأثیرگذارترین داستاننویس ایرانی دانستهاند. گلشیری در اواخر دههی چهل خورشیدی به شهرت فراوانی رسید. علاوه بر این آثار زیادی را » شازده احتجاب « با نگارش رمان کوتاه خلق کرده است که از جمله میتوان به داستانهای کوتاه او اشاره کرد. از طرف دیگر منتقدان در سدههای اخیر از دیدگاههای مختلف به بررسی آثار روایی و داستانی پرداختهاند و شیوههای گوناگونی در عرصهی نقد داستان و روایت به وجودآوردهاند است که شیوهای خاص در بررسی و تحلیل » تزوتان تودوروف « که همگی در خور اهمیت هستند. یکی از این نظریهپردازان روایت دارد و بر نظام پی رفتی روایت تکیه نموده است. در این پژوهش به بررسی ساختار روایی داستانهای کوتاه هوشنگ گلشیری بر اساس نظریهی تزوتان تودوروف پرداخته شد و سادگی و پیچیدگی طرح داستانها را به همراه نحوهی به کارگیری سایر عناصر داستانی در آنها بر این اساس بررسی و تحلیل شد تا از این طریق بتوان جنبههای هنری وارزشهای ادبی داستانهای کوتاه هوشنگ گلشیری را نشان داد . واژگان کلیدی: بوطیقا، ساختارگرایی، پیرفت، روایت، هوشنگ گلشیری، تزوتان تودوروف

similar resources

بررسی ساختار روایت در حکایت‌های بهارستان جامی براساس بوطیقای ساختارگرای تزوتان تودوروف

بهارستان جامی در میان آثاری که به تقلید از گلستان سعدی نوشته شده، مقامی شامخ دارد. وجود نمود­های کلامی برجسته در روایت­های جامی، این ظرفیت را ایجاد کرده که بتوان حکایت­های آن را با آرای ساختار­گرایانی چون تزوتان تودوروف در حوزۀ روایت بررسی کرد تا معلوم شود که آیا حکایت­های بهارستان ساختار روایی مناسبی دارند؟ و چه میزان از حکایت­های آن با آرای تودوروف مطابقت دارد؟ تودوروف برای روایت­ها سه نمود ...

full text

بررسی ساختار روایت در حکایت های بهارستان جامی براساس بوطیقای ساختارگرای تزوتان تودوروف

بهارستان جامی در میان آثاری که به تقلید از گلستان سعدی نوشته شده، مقامی شامخ دارد. وجود نمود­های کلامی برجسته در روایت­های جامی، این ظرفیت را ایجاد کرده که بتوان حکایت­های آن را با آرای ساختار­گرایانی چون تزوتان تودوروف در حوزۀ روایت بررسی کرد تا معلوم شود که آیا حکایت­های بهارستان ساختار روایی مناسبی دارند؟ و چه میزان از حکایت­های آن با آرای تودوروف مطابقت دارد؟ تودوروف برای روایت­ها سه نمود ق...

full text

روایت شناسی یک داستان کوتاه از هوشنگ گلشیری براساس نظریه ی ژنت

یکی از بارزترین ویژگی‏های داستان مدرنیستی معاصر استفاده از صناعات روایی فراوان در آن است. نویسندگان مدرنیست روزگار معاصر برای عرضه ی هستی‏شناسیِ نوین خود همواره از تکنیک‏های روایی پیچیده بهره گرفته‏اند و از روایت‏های کلاسیک و خطّیِ سده‏های پیشین دوری جسته‏اند. هوشنگ گلشیری یکی از داستان‏نویسان روزگار ماست که با بهره‏گیری از صناعات روایی فراوان آثاری پیچیده، چندلایه و دیریاب خلق کرده است. روایت پیچ...

full text

روایت‌شناسی یک داستان کوتاه از هوشنگ گلشیری براساس نظریه‌ی ژنت

یکی از بارزترین ویژگی‏های داستان مدرنیستی معاصر استفاده از صناعات روایی فراوان در آن است. نویسندگان مدرنیست روزگار معاصر برای عرضه‌ی هستی‏شناسیِ نوین خود همواره از تکنیک‏های روایی پیچیده بهره گرفته‏اند و از روایت‏های کلاسیک و خطّیِ سده‏های پیشین دوری جسته‏اند. هوشنگ گلشیری یکی از داستان‏نویسان روزگار ماست که با بهره‏گیری از صناعات روایی فراوان آثاری پیچیده، چندلایه و دیریاب خلق کرده است. روایت پیچ...

full text

شخصیت‏ پردازی در داستان کوتاه «گرگ» از هوشنگ گلشیری

مفهوم شخصیت در آثار ادبی، مانند سایر پدیده‏های دنیای هنر، در گذر زمان و با عبور از پیچ و خم‌های زندگی بشر، همواره دست‌خوش تغییر و تحول بوده است، آن چنان که به اقتضای شرایط اجتماعی و پیشرفت علمی و معنوی بشر، مفهوم آن در آثار ادبی از حالت ابتدایی خود، رفته رفته به سطحی پیچیده‏تر و پیشرفته‏تر ارتقا یافته است. با شروع جریان «رمان نو» که تمایل نویسندگان به سمت مسائل ذهنی و روانی قهرمانان داستان­ها م...

full text

بررسی و مقابل? شخصیت در آثار (داستانهای کوتاه) هوشنگ گلشیری و نجیب محفوظ

این پژوهش به بررسی و تحلیل شخصیت های خلق شد? دو نویسند? صاحب نام ادب معاصر ایران و مصرو میزان تفاوت و شباهت میان آنها از حیث روانشناختی پرداخته است.مبنای تحلیل در این تحقیق سنخ های هشت گان? شخصیت کارل یونگ می باشد و با بررسی و تجزی? موردیِ شخصیت های اصلی در داستان های کوتاه نجیب محفوظ و هوشنگ گلشیری روشن می کند که از نظر روانشناختی چه میزان تفاوت و شباهت میان شخصیت های آن دو وجود دارد و ارتباط ش...

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


document type: thesis

وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ایلام - دانشکده ادبیات و علوم انسانی

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023